با ما همراه باشید

بازاریابی

ممیزی بازاریابی / خبر و عکاس

منتشر شده

در

تیم ورک - کارگاه تیم سازی کسب و کار، برند - بازاریابی فروش ، مدیریت، تبلیغات، چاپ و تبلیغات آنلاین

سه تعریف رایج درباره فتوژورنالیسم وجود دارد:

۱) هنری است که برای قصه‌گویی عکاسانه به کار گرفته می‌شود تا زندگی را مستند کند. پدیده‌ای جهانی است و به همه مربوط است و از محدودیت‌های زبانی و فرهنگی عبور می‌کند. فتوژورنالیسم ما را به عکس‌هایی ارجاع می‌دهد که یک داستان را بیان می‌کند؛ مثل عکس‌هایی که در رسانه‌های خبری می‌بینیم یا مجلات، گاه‌نامه‌ها یا هفته‌نامه‌ها. این عکس‌ها می‌تواند دربر گیرنده‌ی عکاسی مستند، عکاسی تبلیغاتی، عکاسی در صحنه، عکاسی ورزشی، زندگی جاری‌، علایق انسانی و به تصویر کشیدن شیوه معاصر و رایج زندگی باشد.

اما نکته‌ی مهم در این بخش این است که در فتوژرنالیسم روایت عکس مقدم بر قضاوت است، یعنی باید عکس، دیگران را به قضاوت بکشد، پس لازم است به عکاسان خبری گفته شود: سعی نکنید قضاوت خود را به عکس القا کنید. در فتوژرنالیسم، عنوان یا مضمون مقدم بر عکس است و باید به مخاطبان و بینندگان و کسانی که داوری می‌کنند کمک کند تا خودشان داستان یا ماجرا را کشف کنند.

۲) ژورنالیسمی است که داستانی را از طریق تصاویر بیان می‌کند. می‌توان این‌طور برداشت کرد که در ذهن غربی‌ها، فتوژرنالیسم تک‌فریم نیست؛ به همین علت است که همیشه یک فیچر یا گزارش تصویری جداگانه دارند و یک تک فریم؛ که تک فریم در واقع اوج گزارش تصویری است.

۳) تعریف آخری که از فتوژورنالیسم می‌توان عنوان کرد این است که بگوییم شکلی ویژه‌ از ژورنالیسم است که تصاویری را خلق می‌کند تا داستانی خبری را بازگو کند؛ هرچند معمولا این‌طور فهم می‌کنند که اصل بر تک‌فریم است، در حالی که اینطور نیست. در حالت عام‌تر هم به مطالب بسیار مهم و جدی که عکاسی شده است گفته می‌شود.

 

رابطه‌ عکاس و خبرنگار:

رابطه‌ عکاس و خبرنگار از چه قرار است؟ این یک پرسشی کلیدی است که تکلیف آن باید در رسانه‌ها روشن شود. لازم است هم خبرنگار و هم فتوژورنالیست هر دو بدانند چگونه و با چه نقش‌هایی باید سروقت یک سوژه بروند.

فرضا اگر هم عکاس و هم خبرنگار برای پوشش حادثه انفجار در یک فرودگاه در محل حاضر شوند، کدام یک کار خبری را و در چه وضعیتی انجام می‌دهند؟

آیا فتوژورنالیست می‌تواند به توصیه‌های خبرنگار گوش نکند و خودش از هرچه خواست عکاسی کند؟

آیا گزارش‌گر می‌تواند به نیازهای توصیفی عکسی که فتوژورنالیست می‌گیرد بی‌توجه باشد؟ آیا می‌شود عکس و عکس‌هایی را روی میز سردبیر گذاشت و گفت نمی‌دانیم چه شرح عکسی باید برایش نوشت و یا مثلا خبرنگار بگوید من اصلا آدم‌های این عکس را ندید م و نمی‌دانم که هستند. اگر قرار باشد مثلا تیمی به لبنان برود، چه کسی باید لیدر کار باشد؟

پاسخ به این سئوالات فقط گوشه‌ای از جهان روزنامه‌نگاری و فتوژرنالسیم است. به نظر من فتوژرنالیسم در بستر ژورنالیسم قد کشیده و حالا تبدیل به یک پای ثابت و کار خبری مستقل شده است.

رویداد و خبر:

خبر (News) ساختار خاصی دارد و هر چه در سطح جامعه جاریست، الزاما خبر نیست، اما رویداد (Event) است.

هر رویدادی را نمی‌توان به خبر تبدیل کرد؛ مگر آنکه دارای ارزش خبری (News Values) باشد.

رویدادها در دنیای واقعی رخ می‌دهند و به محض اینکه به خاطر داشتن ارزش‌های خبری، از سوی روزنامه نگاران انتخاب می‌شوند و به دنیای رسانه‌ای انتقال می‌یابند به آنها خبر می‌گوییم.

پس رویدادها متعلق به دنیای واقعی و خبرها متعلق به دنیای رسانه‌ای هستند. بنابراین به یاد داشته باشید که رویدا و خبر دو پدیده مجزا هستند: رویداد (Event) و خبر (News).

به‌عنوان مثال، همین کارگاه آموزشی امروز ما یک رویداد (Event) است و زمانی می‌تواند به یک خبر (News) تبدیل شود که خود را به دنیای واقعی رسانه برساند و مثلا همین ایسنا آنرا تبدیل به خبر کند.

با این تفاصیل می‌توان گفت در دنیای واقعی n رویداد وجود دارد، ولی نمی‌توان n خبر تولید کرد؛ چرا؟

چون اولا همه‌ رویدادها دارای ارزش‌های خبری موردنظر روزنامه‌نگاران نیستند و علاوه بر این، هیچ رسانه‌ای به استثنای اینترنت نمی‌تواند همه‌ی رویدادها را “چه با ارزش و چه بدون ارزش‌های خبری” در خودش جا بدهد.

من همین مساله را به فتوژورنالیسم تعمیم می‌دهم، از بین صدها عکس شما فقط تعداد اندکی از فریم‌هایتان برای رسانه‌هایی که در آنها کار می‌کنید، کاربرد دارد و انتخاب آن هم با ملاک‌های مبتنی بر ارزش‌های خبری صورت می‌گیرد.

پس بنابراین، برای تبدیل شدن هر رویدادی به خبر محدودیت‌هایی وجود دارد.

 

ارزش‌های خبری:

ارزش‌های خبری معیارهایی هستند در دست روزنامه‌نگاران برای تعیین رویداد‌هایی که باید به خبر تبدیل شود. اجاز

بدهید همین جا تاکید کنم که تبدیل رویداد به خبر، امری ارادی نیست و وابسته به همین ارزش‌های خبری است.

در همین جا باید اضافه کنم که کار عکاس‌خبری تفاوتی با روزنامه‌نگار ندارد. عکاس هم باید از رویدادی عکس بگیرد که

دارای ارزش‌خبری باشد.

برای نمونه لازم است چند مثال ذکر کنم:

در یکی از مسابقات فتوژورنالیسم سال ۲۰۰۵عکس برنده اول، مربوط به یک مادر بود که فرزندش را در‌ آغوش داشت و فرزند دیگرش هم در کنارش بود، جایی آتش سوزی شده و کف‌های کپسول‌ها و تانکرهای آتش‌نشان‌ها در هوا پراکنده شده بود و عکس این‌گونه نشان می‌داد که مادر بچه‌ها را در پناه خود در امان نگاه داشته است.

عکس دوم لانگ شاتی بود با یک سرباز در میانه‌ کادر و پس‌زمینه‌ شات هم جمعیتی بر روی تپه‌.

عکس سوم هم یک کلوزآپ نصفه و نیمه بود از صورت یک کوهنورد در ارتفاعات، که قطرات عرق روی صورتش یخ زده بود.

چرا این عکس‌ها بین هزاران فریم عکس، برگزیده می‌شوند؟ فقط به یک دلیل مشترک:

چون مناسب‌ترین لحظه‌ ممکن انتخاب شده و در هر سه سوژه یک تلاش انسانی نهفته است.

به عبارت بهتر، هیات ژوری آن مسابقه معیار حضور عامل انسانی در سوژه‌ها را اصل گرفته بود و من اینجا کاری به درست و غلط بودن انتخاب‌ها ندارم و نکته‌ام این است که فلسفه و علم فتوژورنالیسم در دنیای ارتباطات گونه به گونه و ژانر به ژانر تعریف شده و مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ اما ما  نه تنها در این زمینه با فقر ادبیات مواجه هستیم، بلکه در دنیای حرفه‌ای هم با موارد مبهم فراوانی سروکار داریم و این وظیفه نهادهای آموزشی و صنفی و رسانه‌ای است که این کمبودها را هر چه سریعتر رفع کنند.

این کمبودها و ابهامات را باید طبقه‌بندی کرد و برایشان راه حل یافت و با شناختی که از فضای حرفه‌ای فتوژورنالیسم در ایران دارم؛ با توان اکادمیک و تجارب حرفه‌ای موجود می‌توان به حل این مسائل همت گماشت و باید برایش برنامه‌ریزی کرد.

اجازه بدهید در مورد یکی از مسائل مبتلا به اخلاق حرفه‌ای جهانی این بحث مثالی بزنم. چند وقت پیش یکی از دوستان برای من ایمیلی زده بود که در قالب طنز حاکی از همین سئوال اخلاقی فتوژورنالیسم بود، در آن ایمیل که به زبان انگلیسی بود و احتمالا بین فتوژورنالیست‌های دنیا رد وبدل شده بود، آمده بود که اگر جرج بوش در یک رودخانه پرتلاطم افتاده باشد و در حال غرق شدن دست و پا بزند، شما چه می‌کنید؟

و بعد به اندازه دو سه پاراگراف جای خالی گذاشته بود تا خواننده ایمیل پاسخ را نبیند. پاسخ از دید یک فتوژورنالیست، لابد باید یکی از این دو گزینه باشد: عکس بگیرد یا دوربین را بیندازد و نجاتش دهد‌؟ ولی در آخر سر در این ایمیل به جای دو گزینه فوق؛ این پرسش آمده بود: سیاه و سفید می‌گیرید یا رنگی!؟

مضمون این‌ ایمیل شوخی بود، اما درواقع اشاره‌ای است به همان پرسش و بحث‌ بزرگ قدیمی.

حتما شنیده‌اید که بعضی‌ها در اشاره به عکس معروف شلیک پلیس سایگونی به سر آن ویت‌کنگ می‌گویند کاش عکاس با دوربینش روی دست او می‌کوبید تا شلیک به خطا برود و به سر آن فرد اصابت نکند.

برگردم به بحث ارزش‌های خبری:

اولین ارزش خبری دربرگیری (Impact) است: اگر رویدادd به جمع زیادی مربوط باشد، ارزش خبری دربگیری دارد و باید آن‌را انتخاب کرد و تبدیل به خبر کرد و از آن عکس گرفت.

مثلا اگر برق یک منطقه از شهر برود مهم نیست، ولی اگر برق کل شهر قطع شود، ارزش خبری دارد؛ مثل قطعی برق تارخی نیویورک. یا مثلا دربرگیری سقوط یک هواپیما بیشتر از تصادف دو اتومبیل است زیرا تعداد تلفات هواپیما بیشتراست.

دومین بحث در ارزش خبری کشمکش (Conflict) است. یکی از عکس‌های مشهور دنیا، افتادن رونالد ریگان از پله‌های هواپیما و زمین خوردن او بود؛ اهمیت عکس در این بود که کشمکش دارد، یک رئیس جمهور موقع بالا رفتن از هواپیما نباید زمین بخورد.

کشمکش انسان با انسان، فرد با گروه، گروه با گروه، جنگ‌، انسان با طبیعت مثل همان عکس کوهنورد از نمونه مثال‌های این بحث است.

نکته‌ی سوم در بحث ارزش‌ خبری، شهرت (Prominency) است. شهرت به طریقی با دربرگیری در ارتباط است. افراد مشهور بیشتر مورد عکاسی قرار می‌گیرند و خبرهای بیشتری هم درباره شان به چاپ می‌رسد چهارمین بحث در این زمینه ارزش خبری مجاورت است که هم معنای جغرافیایی دارد و هم معنای معنوی.

در خبر هم همین طور است، مثلا تحلیل سیاسی تاجیکستان را از روتیرزو آسوشیتد پرس می‌گیرند. شاید دلیلش این باشد که روزنامه‌نگاران و فتوژورنالیست‌های ایرانی خیلی مواقع از این ارزش مجاورت غافل می‌شوند.

بحث دیگر در ارزش خبری، تازگی (Timeliness) است. این یکی از بی‌رحمانه‌ترین فاکتور‌های عکاسی خبری و خبرنگاری در دنیاست. تازگی یعنی هرچه کوتاه بودن زمان وقوع رویداد تا زمان انتشار آن؛ که هرچه این زمان کوتاه‌تر باشد، عکاس و خبرنگاربرنده‌تر خواهند بود و به‌عبارت بهتر، خبرشان و یا عکسشان برای مخاطبان تازه تر خواهد بود.

بحث فراوانی تعداد و مقدار هم یک ارزش خبری دیگر است که می‌توانید آن‌را همان دربرگیری یا فراگیری قلمداد کنید و به عبارت بهتر، هرچه عدد و رقم در هر رویدادی بالاتر باشد، به جمع بیشتری از مخاطبان مربوط می‌شود؛ مثلا یک مسابقه ورزشی با صد هزار بیننده طرف توجه بیشتری قرار می‌گیرد نسبت به یک مسابقه با هزار بیننده.

فتوژورنالیست‌ها باید این ارزش‌های خبری را کاملا بشناسند و کتاب‌های منتشرشده در حوزه‌ خبر را بخوانند. عکاس خبری اگر کار خودش را بلد باشد، همیشه به دنبال این هفت ارزش خبری است؛ ولی اگر کاملا حرفه‌یی باشد، هیچ وقت به این ارزش‌های خبری به صورت منفرد و جداگانه نگاه نمی‌کند.

ارزش‌های خبری کلیتی است که قابل جدا شدن نیست و در هر رویدادی می‌تواند ترکیبی از این ارزش‌ها با شدت و ضعف وجود داشته باشد. مثلا عکس برنده طاهرکناره در ورلد‌پرس‌فتو از زلزله‌ی بم که پدری دو فرزندش را در آغوش دارد، شهرت ندارد، اما کشمکش دارد، استثناء دارد.

به نظر من یکی از پایه‌های اصلی عکاسی و عکاسی خبری این است که اگر فتوگرافر و فتوژورنالیست ادبیات رشته‌ خودشان را نشناسند، ارتباط گران موفقی نخواهند شد و ادبیات این رشته، تاحدود زیادی همان ادبیات روزنامه‌نگاری است؛ البته بحث‌های نشانه شناسی و ارتباطات را هم نمی‌توان نادیده گرفت. به گمان من حتما باید جنبه‌هایی ازعناصر خبری و ارزش‌های خبری باید در عکس‌های خبری باشند تا به عکس‌ها اهمیت و ارزش بدهند

 

عناصر خبری:

عناصر خبری اسکلت یک رویداد را می‌سازند، ولی ارزش‌های خبری به رویداد قدر و قیمت می‌دهند. در مورد عناصر خبری باید بگویم که یعنی اینکه چه چیزی رخ داده (What) و ماجرا چیست؟ کجا (Where) این رویداد رخ داده است؟

چه وقت و کی (When) این اتفاق افتاده است؟ و یا چه کسی یا کسانی و یا چه نهادهایی (Who) مسبب آن بوده اند؟ چرا (Why) یک رویداد رخ داده – که دارای اهمیت تحلیلی است – و چطور(How) رخ داده است که دارای اهمیت تصویری است.

این‌ها عناصری هستند که در خبر لازم است وجود داشته باشند؛ اما در عکس خبری چطور؟ آیا می‌توان به این عناصر در عکس پاسخ داد؟

در عکس‌های خبری معروفی که از رویدادهای سومالی گرفته شده بود و در آن کشاندن جنازه‌ی خلبان آمریکایی در خیابان‌ها توسط مردم گرفته شده بود به‌ همه‌این عناصر پرداخته شده بود. اسم عکاس را در ذهن ندارم، ولی معروف شده بود به مرد نامرئی.

در این‌جا لازم است دوباره یادآور شوم که ارزش‌های خبری مربوط به انتخاب‌سوژه است، ولی عناصر خبری برای ارایه‌ سوژه هستند. و باز یادآوری کنم در هیچ جای دنیا تامل تعمدی عکاس روی سوژه پذیرفتنی نیست، هرچند در ایران به شدت رایج است.

مرام‌نامه‌های عکاسی خبری:

تاکید می‌کنم طبق مرام‌نامه‌های معتبر بین‌المللی وظیفه عکاس روایت است نه گزارشگری القایی.

من درسال ۷۴کتاب‌ “خبر” را نوشتم با پیوستی که آن‌را دوست دارم. آن پیوست اصول اخلاقی بین‌المللی خبرنگاری است. متاسفانه هنوز در ایران مرام‌نامه‌های اخلاقی نداریم. نه دیده‌ایم و نه بلدیم. بعضی موارد وجود دارد که از نظر خبری در دنیا ممنوع است؛ ولی در ایران کاملا رایج است.

علاوه بر این، به غیر از مرام‌نامه‌‌های جهانی اکثر روزنامه‌های مطرح دنیا هم مرام‌نامه‌ها و اصول اخلاقی مخصوص خودشان را دارند که درواقع حکم رمز‌های رفتاری و راهبردی را برای آنها دارد. در این مقررات خیلی چیزها یادآوری می‌شود؛ مثلا در مرامنامه شیکاگو تریبیون حتی ذکر شده است که یک روزنامه‌نگار نمی‌تواند برای یک روزنامه‌ی دیگر شرح عکس بنویسد.

در این موارد اخلاقی عکس گرفتن از حریم شخصی افراد ممنوع است و نمی‌توان مثلا از مادری که در سوگ از دست دادن عزیزش نشسته یا می‌گرید، عکاسی کرد؛ مگر این‌که خواسته‌ای عمومی باشد؛  یا مثلا شما به خوبی می‌دانید که وقتی یک فریم عکس را از پایین از یک سوژه بگیرید، او را با اقتدار به نمایش در می‌آورید، ولی وقتی این فریم را از روبه‌رو و در ارتفاع برابر با سوژه بگیرید، سوژه مورد نظر شما مثل دیگران به نظر می‌رسد، اما اگر از یکجای بلند عکس را بگیرید، سوژه کوچک به نظر می‌رسد.

مرام‌نامه می‌گوید که سعی کن در عکاسی، مضمون و عنوان، مقدم برعکس و عکاسی باشد و در واقع فتوژورنالیست باید با عکسش کمک کند به بینندگان و مخاطبان تا داستان را خودشان کشف کنند و خودشان قاضیان صحنه شوند.

بقیه ماجرا هم به اخلاقیاتی برمی‌گردد که مربوط به انجمن معروف NPPA انجمن عکاسان سراسری است.

برخی توصیه‌های NPPA از این قرار است:

۱) دقیق و جامع باش؛ در بازنمود سوژه‌ها، دخل و تصرف نکن و براساس میل خودت نساز.

۲) اجازه نده فرصت‌های عکاسی، در کار شما دخل و تصرف کنند؛ یعنی کسی نباید به شما بگوید من فلان کار را انجام می‌دهم و تو عکس بگیر.

۳) مهم‌ترین اصل این است که رویداد را کامل ارایه کنید و فرامتن، یا بافت حاکم بر فضای عکاسی را در منتقل کنید. از کلیشه‌ها‌ پرهیز کند؛ مثل یک سری کلیشه‌های عکاسی، مثل غلبه‌ی ترس‌، غلبه‌ی خشونت، اینها درست نیست به خصوص اصرار عجیب بر غیرعادی عکاسی کردن نوعی دخل و تصرف است. چه کسی گفته است که انتخاب غیرعادی‌ترین زاویه‌ها بهترین نوع عکاسی است؟

حتی اگر این قاعده عجیب را پذیرفته اید، لااقل استریوتایپ‌های دیگران را نکنید و از کلیشه‌ها پرهیز کنید. کلیشه‌سازی نکته‌ی مهمی است و تنها زاویه‌ی دید نیست. آیا حق داریم در صحرای غربی عکاسی کنیم و فقط با چریک‌های پولسیاریو عکاسی کنیم، این حق را نداریم. آیا اگر به جبهه‌ی جنگ رفتیم، فقط طرف قربانی را باید عکاسی کنیم، یا طرف دیگر را هم باید عکاسی کرد؟ اخلاق حرفه‌یی می‌گوید از این‌که فقط با افراد و گروه‌های خاص در عکاسی سروکار داشته باشید، شدیدا بپرهیزید. درواقع خودتان را اسیر نگاه گروه یا شخص نکند تا او به شما بگوید که از کجا عکاسی کنید. کاری که بسیاری از شما انجام می‌دهیم.

۴) اخلاق حرفه‌یی می‌گوید خودت را به رسمیت بشناس و از جانبداری و تعصبات شخصی در عکاسی بپرهیز. اگر شما از یک سوژه‌ خوشتان نمی‌آید این را به مخاطبان القاء نکنید. سخت است؛ ولی باید بپرهیزید.

۵) با همه سوژه‌ها با احترام و شان انسانی رفتار کنید. ملاحظه‌ی ویژه‌ای نسبت به سوژه‌های آسیب‌پذیر به خرج دهید. منظور از آسیب‌پذیری تنها جنبه فیزیکی آن نیست. شاید کسی جهالت خود را در جلوی دوربینتان به نمایش درآورد؛

اصرار نداشته باشید تا آن را طعمه قلمداد کنید. پس نسبت به سوژه‌ها ملاحظه‌ی ویژه‌ای به خرج دهید و نسبت به قربانیان جرائم و یا تراژدی‌ها مهربان باشید. یعنی رحمِ خودتان را نسبت به قربانیان تراژدی فراموش نکنید و از همه مهم تر، تنها زمانی حریم شخصی را افشا کنید که عموم مردم نیاز به این کار دارند و ضرورت دیدن این صحنه قابل دفاع باشد.

۶) ‌وقتی از سوژه‌ای عکاسی می‌کنید، عمدا به سوژه کمک نکنید و عمدا تغییراتی را به صحنه اتفاق اعمال نکنید. به دیگر زبان، هیچ نوع از نفوذتان را بر روی رویداد اعمال نکنید. و این یعنی عدم مداخله عکاس در واقعیت.

۷) نکته مهم بعدی ادیت عکس است. در ادیت، باید تمامیت عکس حفظ شود؛ یعنی شاید در یک جایی لازم باشد کراپ کنید، اما باید توجه کنید که کراپ کردن، بر تمامیت عکس اثر می‌گذارد یا نه؟‌

ادیت عکس باید طوری صورت گیرد که به تمامیت عکس‌ها آسیبی نزند و به محتوا و فضای حاکم بر عکس را هم آسیبی وارد نکند. به هیچ وجه در عکس دست کاری نکنید. چیزی را به عکس اضافه نکنید و سندیت آن را تغییر ندهید و به عبارت بهتر، آن‌را مخدوش نکنید؛ چون بینندگان را گمراه می‌کند و سوژه را خدشه‌دار.

۸) به هیچ منبعی پول نپردازید؛ چه به منبع و چه به سوژه. یا به صورت مادی پاسخ لطفشان را ندهید. حتی در ازای اطلاعاتی که به شما می‌دهند و یا مشارکتی که برای رسیدن به سوژه انجام می‌دهند.

۹) کادویی را نپذیرید، لطفی را نپذیرید. غرامت را هم نپذیرید. از کسانی که ممکن است در پوشش خبری و عکاسی ما اثر بگذارند، هیچ چیزی نپذیرید.

۱۰) هیچ وقت عمدا در مسیر روزنامه‌نگار دیگری سابوتاژ و خرابکاری نکنید. رقابت باید منصفانه باشد و ایده‌آل این است که فتوژورنالیست تلاش کند برای دفاع از حق دسترسی برای همه همکارانش.

 

نکات مهم:

* نکته اول:

یکی از نکات مبتلابه عکاسی خبری تحولات تکنولوژیک در ابزارهای عکاسی است. موبایل‌هایی که با دقت

۵مگاپیکسل عکاسی می‌کنند یا دوربین‌های فول اتوماتی که امروز در بازار وجود دارند، چه تاثیراتی بر عکاسی می‌گذارند؟ این‌ها چه تاثیری بر مرزهای موجود میان عکاسان آماتور و حرفه‌یی می‌گذارند؟

امسال یکی از بی‌رونق‌ترین دوره‌های عکاسی‌های در مسابقات المپیک زمستانی ایتالیا بود، چرا؟ چون موبایل به دست‌ها، دوربین به دست‌ها و به طور کلی آماتور‌ها و بلاگرها پیش از آن‌که عکاسان حرفه‌یی بخواهند از پیست‌ها و کوه‌ها پایین بیایند، عکس‌ها را برده و لود هم کرده بودند آماتورها امسال حتی به آژانس‌ها هم ضربه زدند. پس به عنوان فتوژورنالیست باید تحولات تکنولوژیک در ابزارهای عکاسی را و تاثیرات آنها را بر کارتان تعقیب کنید.

* نکته دوم:

نکته مهم دیگری که می‌خواهم به آن اشاره کنم بحثی است که به عکس و تکنولوژی کاری ندارد و آن فرامتن عکاسی است. در عکاسی خبری باید به فرامتن عکس جداگانه نگاه کنیم. الزاما بهترین عکاس آن نیست که به یک آژانس خارجی بپیوندند؛ هرچند در تفکر ایرانی این است که اگر کسی عضو فلان آژانس شده پس عکاس خوبی است. پرسش من این است که آیا اگر کسی جزو یک آژانس بین المللی عکاسی شده است، الزاما عکاسی‌اش هم ارزشمند شده است؟

خیلی از عکاسانی که به آژانس‌ها می‌پیوندد به تدریج و گاه ناخواسته به کادربندی‌هایی کشیده می‌شوند که آژانس آنها را می‌خواهد. به عبارت دیگر در نظر گرفتن فرامتن عکس یعنی این‌که مخاطبان را به نگاه مورد نظر آژانس‌ها نفروشیم.

مگر می‌شود برای مثلا یک آژانس آمریکایی عکس کارکرد و برایش عکس‌های نظامیان آمریکایی کشته‌ شده در جنگ عراق را فرستاد؟ شما همگی عکاس هستید، آیا حتی یک فریم عکس از یک نظامی آمریکایی کشته‌ شده در سال‌های جنگ عراق را دیده اید، یا در جریان اشغال کویت را، مگر از کشته‌های آمریکایی عکسی در دنیا گرفته نشده است؟ چرا حتما گرفته شده اما مخابره نمی‌شود

* نکته سوم:

فعال باشید مثل یک دانشجوی روانشناسی، جامعه شناسی. مگر می‌شود کسی فتوژورنالیست باشد؛ ولی کتاب روانشناسی و جامعه شناسی نخواند. باورش سخت است که بدون مطالعه‌ در این حوزه‌ها، از عکس چیزی بیرون بیاید. در این صورت قول می‌دهم که اگر دوربین را بیندازید و صبح بروید و بعداز ظهر بیایید، اتفاقی رخ نمی‌دهد. باید مثل یک دانشجوی رشته سیاست و هنر و غیره اطلاعات کسب کنید.

روانشناسی، جامعه‌شناسی، سیاست و هنر تعمدی است، چون یکی از جنبه‌های عمومی در عکاسی خبری است و یکی از جنبه‌های پرکشمکش پشت صحنه است. لازم است بدانید با چه منظوری یک گفت‌وگو انجام می‌شود. مساله مهم دیگر بعد هنری قضیه است. به صرف این‌که من دوربین در دست گرفتم، عکاس نمی‌شوم. ولی در یک لحظه می‌توانم عکاس را جابگذارم؛ اگر این جنبه‌هایی که گفتم را در زندگی حرفه ‌یی رعایت کنید. پس تا می‌توانید تلاش کنید تا به بینش منحصر به فرد دست یابید. آن لحظه است که همه متوجه می‌شوند که چه کسی عکس را گرفته است، چون ویژن (vision) آدم‌ها متفاوت است.

* نکته چهارم:

سعی کنید با تلاش سیری ناپذیری رویداد‌های جاری را تعقیب کنید. حتی رسانه‌های بصری همزمان را.

پس تعقیب رویداد‌ها و دیدن مداوم رسانه‌های بصری الزامی است.

* نکته پنجم:

عکاس خبری لازم است از درگیر شدن با سیاست، یا جنبش‌های مدنی و تجارب دیگران پرهیز کند. چرا؟

برای اینکه نباید در واقع اسیر قالب‌های فکری و یا استریوتایپ‌های گروه‌ها یا افراد شود؛ یا این‌که به اشتغالی تن ندهید که منجر به سازش شما در رفتارهای حرفه‌ای شود، یا به شما قیافه‌ی سازش بدهد؛ چون شما روزنامه‌نگار مستقل هستید.

* نکته ششم:

تکرار یک بحث جدی است؛ و آن این که تمام تلاشتان را به کار ببرید که غیرمهاجم باشید. در مواجهه با سوژه‌ها فروتن باشید و خلوت شخصی کسی را به هوای عکاسی حرفه‌ای بر باد ندهید.

* نکته هفتم:

سعی کنید که احترام بگذارید به تمامیت لحظه‌ی عکاسی (عدم مداخله درصحنه) و احترام بگذارید به یک‌پارچگی لحظه‌ی عکاسان دیگر.

* نکته هشتم:

تلاش کنید تا با ارائه‌ی نمونه‌های شخصی و مثال‌زدنی، روحیه و استاندارد‌های بالای یک عکاس با اخلاق و یک فتوژورنالیست را حفظ کنید. سعی کنید وقتی با شرایط متفاوت و نا آشنا مواجه شدید که در آن انتخاب اقدام درست؛ نامشخص و گنگ است، با کسانی مشورت کنید که در زندگی‌شان استاندارد‌های بالای حرفه‌ای را به نمایش گذاشته اند؛

یعنی کسانی که قدیمی‌تر و کارکشته تر از خودتان باشند، می‌خواهم بگویم که وقتی فرضا ۲۰فریم گرفتید فکر نکنید می‌توانیید جایگاه عکاسی را که قدیمتر است به آسانی بگیرید. نه، او دارای تجاربی است که شما به راحتی آنها را به دست نخواهید آورد.

و بالاخره فتوژورنالیست‌ها باید پیوسته راجع به رشته‌شان بخوانند و اخلاقیاتی را که راهنمای حرفه‌شان است؛ مطالعه کنند.

 

ادامه مطلب
برای افزودن دیدگاه کلیک کنید

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اخبار

مزایای کار با آژانس بازاریابی هوش مصنوعی

منتشر شده

در

هوش مصنوعی تبلیغات بازارایابی دیجیتال

کسب و کارهایی که به دنبال رشد برند خود هستند، از همکاری با آژانس های بازاریابی سود خواهند برد، زیرا آنها دانش، منابع و تجربه خود را ارائه می دهند. آنها سطحی از تخصص را به میز ارائه می کنند که به آنها امکان می دهد به کسب و کارها کمک کنند تا مشتریان خود را بهتر درک کنند، روندهای نوظهور را کشف کنند، از تکنیک ها و فناوری های جدید استفاده کنند و استراتژی های مؤثرتری بسازند.

علاوه بر این، آژانس های بازاریابی می توانند یک برنامه بازاریابی ایجاد کنند که به طور خاص برای نیازهای شما طراحی شده است. آنها می توانند جنبه های مختلف بازاریابی، از تحقیقات بازار گرفته تا روابط عمومی را پوشش دهند. با آژانس های بازاریابی هوش مصنوعی، می توانید به همه این قابلیت ها و موارد دیگر دسترسی داشته باشید.

با استفاده از هوش مصنوعی، شرکت‌های بازاریابی هوش مصنوعی می‌توانند از مجموعه داده‌های گسترده‌تر نهایت استفاده را ببرند. به نوبه خود، این به شما این امکان را می دهد که مخاطبان هدف خود را بهتر شناسایی کنید، درک عمیق تری از انگیزه ها، رفتارها و ترجیحات آنها به دست آورید، و بنابراین، کمپین های موثرتری ایجاد کنید که باعث تعامل و فروش می شود.

علاوه بر این، با توجه به اینکه هوش مصنوعی دارای قابلیت‌های اتوماسیون است، این کار می‌تواند به طور موثر حجم کاری شما را کاهش دهد و به شما و تیم شما اجازه می‌دهد تا روی سایر زمینه‌های کسب و کارتان تمرکز کنید.

به عنوان مثال، آژانس‌های بازاریابی هوش مصنوعی می‌توانند از هوش مصنوعی برای خودکارسازی تلاش‌های پیشرو، ایجاد تبلیغات محصول مناسب، مطالعه الگوهای رفتاری در زمان واقعی، شناسایی تأثیرگذاران مرتبط برای کسب‌وکار شما و به‌روزرسانی منظم پایگاه‌های اطلاعاتی مشتریان خود استفاده کنند.

سایر مزایای قابل توجه کار با آژانس بازاریابی هوش مصنوعی عبارتند از:

  • اطلاع رسانی به شما در مورد تصمیمات خود در مورد هزینه تبلیغات
  • مقیاس پذیری پشتیبانی مشتری
  • انجام تلاش‌های هدف‌گیری مجدد شخصی
  • پیدا کردن مشتریان بالقوه
  • اسکن محتوا از چندین پلتفرم برای کمک به ارائه تبلیغات مرتبط تری که باعث افزایش تعامل می شود

آینده بازاریابی، با استفاده از هوش مصنوعی

هوش مصنوعی در حال حاضر به عنوان مخرب در نظر گرفته شده است. محبوبیت فزاینده و پذیرش گسترده آن همچنان نحوه رویکرد کسب‌وکارها، مارک‌ها و بازاریابان را به بازاریابی تغییر می‌دهد و به احتمال زیاد هوش مصنوعی نقش مهمی در شکل‌دهی مجدد چشم‌انداز بازاریابی آینده خواهد داشت. در حالی که مزایای زیادی را ارائه می دهد، ما هنوز تاثیری را که هوش مصنوعی در بازاریابی ایجاد می کند، مشاهده نکرده ایم.

هجوم آژانس‌های بازاریابی هوش مصنوعی به کسب‌وکارها ایده می‌دهد که این فناوری چه کاری می‌تواند برای تقویت رشد آنها انجام دهد. آژانس‌های بازاریابی با استفاده از قابلیت‌های هوش مصنوعی و فناوری‌های مرتبط با آن، می‌توانند استراتژی‌ها، کمپین‌ها، محتوا و پیام‌های شما را به سطح بالاتری برسانند.

سوالات متداول

آژانس های بازاریابی هوش مصنوعی چیست؟

آژانس‌های بازاریابی هوش مصنوعی از هوش مصنوعی و سایر فناوری‌های مرتبط استفاده می‌کنند تا کسب‌وکارها را با رویکردی هوشمندانه‌تر و مبتنی بر داده در بازاریابی تجهیز کنند. این آژانس‌ها با ترکیب هوش مصنوعی به شرکت‌ها کمک می‌کنند تا استراتژی‌های بازاریابی مؤثرتری ایجاد کنند، کمپین‌های هدفمندی راه‌اندازی کنند و تجارب بهتری را برای مشتریان ارائه دهند. آژانس‌های بازاریابی هوش مصنوعی همچنین قابلیت‌های تیم بازاریابی شما را تقویت می‌کنند و به آن‌ها اجازه می‌دهند تا بهره‌ورتر و کارآمدتر باشند و به آنها کمک می‌کنند زمان رسیدگی و پاسخ‌دهی را کاهش دهند.

چگونه با آژانس های بازاریابی هوش مصنوعی کار کنم؟

قبل از استخدام یک آژانس بازاریابی هوش مصنوعی، ابتدا باید اهداف بازاریابی خود و نحوه استفاده از قابلیت های مبتنی بر هوش مصنوعی آنها را برای کسب و کار خود شناسایی کنید. سپس باید در مورد آژانس های بازاریابی هوش مصنوعی تحقیق کنید و به خدمات اصلی، تخصص ها، شایستگی های اصلی، تجربه با هوش مصنوعی و سوابق آنها توجه ویژه ای داشته باشید. علاوه بر این، باید قیمت آنها را بررسی کنید تا ببینید آیا با بودجه شما مطابقت دارد یا خیر.

آژانس‌ها چگونه از هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی استفاده می‌کنند؟

آژانس های بازاریابی هوش مصنوعی از چنین فناوری هایی برای کشف بینش های ارزشمند مشتری استفاده می کنند که می تواند برای ایجاد کمپین های هدفمند و سفارشی تر استفاده شود. آنها همچنین از قابلیت های اتوماسیون هوش مصنوعی برای خودکارسازی کارهای تکراری و بهینه سازی گردش کار بهره می برند. علاوه بر اینکه به آنها اجازه می‌دهد رویکردی دقیق‌تر برای شخصی‌سازی داشته باشند، هوش مصنوعی همچنین به این آژانس‌ها اجازه می‌دهد تا تحلیل‌های پیش‌بینی‌کننده را برای پیش‌بینی نتایج آینده و نیازها و رفتار مشتریان شما انجام دهند.

هوش مصنوعی چگونه می تواند به تغییر کسب و کار کمک کند؟

با هوش مصنوعی، می‌توانید فرآیندهای کسب‌وکار خود را بهینه کنید، عملیات‌های خود را سریع‌تر مقیاس دهید، از حجم وسیعی از داده‌ها برای کشف گرایش‌ها و بینش‌ها استفاده کنید، پیام‌های مناسب را ارائه دهید، تجزیه و تحلیل رقابتی کارآمدتری انجام دهید، و فرآیندهای تصمیم‌گیری را با استفاده از ویژگی‌های پیشرفته هوش مصنوعی به عنوان اتوماسیون و خودکارسازی انجام دهید.

تجزیه و تحلیل پیش بینی امروزه کاربردهای رایج هوش مصنوعی در بسیاری از مشاغل عبارتند از:

  • چت ربات ها
  • تولید محتوا
  • محتوای پیشگو و هدفمند
  • تشخیص تصویر

هوش مصنوعی در بازاریابی روی چه صنایعی بیشترین تأثیر را خواهد داشت؟

هوش مصنوعی در بازاریابی احتمالاً بیشترین تأثیر را بر صنایعی خواهد داشت که برای فرآیندهایی مانند تصمیم گیری و تعامل با مشتری به شدت به داده ها متکی هستند. اینها شامل خرده فروشی، مراقبت های بهداشتی، بازاریابی، امور مالی و تحقیقات دارویی است.

ادامه مطلب

اخبار

آژانس بازاریابی هوش مصنوعی چیست؟

منتشر شده

در

هوش مصنوعی صنعت تبلیغات دیجیتال بازاریابی

به عبارت ساده، آژانس بازاریابی هوش مصنوعی شرکتی است که از هوش مصنوعی و فناوری‌های مرتبط با آن، مانند یادگیری ماشینی و تجزیه و تحلیل، و همچنین ابزارهای اتوماسیون و نرم‌افزار هوش مصنوعی برای ایجاد استراتژی‌ها و کمپین‌های بازاریابی مؤثرتر و هدفمندتر استفاده می‌کند. با استفاده از هوش مصنوعی، این آژانس‌های بازاریابی به بازاریابان و کسب‌وکارها کمک می‌کنند تا رفتارهای مشتریان و روندهای نوظهور را تجزیه و تحلیل کنند و به اولی اجازه می‌دهند مخاطبان خود را بهتر درک کنند و تصمیم‌های تجاری بهتری بر اساس داده‌ها اتخاذ کنند.

و از آنجایی که این فرآیندها به اندازه همتایان سنتی خود از زمان و منابع دیگر استفاده نمی کنند، به کاهش بار کاری تیم های بازاریابی کمک می کنند. علاوه بر این، بینش‌های مبتنی بر هوش مصنوعی ارائه شده توسط چنین آژانس‌هایی می‌تواند برای ایجاد تبدیل، بهبود تجربیات مشتری و بهینه‌سازی تلاش‌های بازاریابی مورد استفاده قرار گیرد.

برخی از نمونه‌هایی از هوش مصنوعی که در ابتکارات بازاریابی دیجیتال به کار می‌رود عبارتند از ربات‌های چت، قیمت‌گذاری پویا، شخصی‌سازی دقیق و یادگیری ماشینی برای پیشنهاد تبلیغات برنامه‌ای.

برخلاف آژانس بازاریابی سنتی، یک آژانس بازاریابی هوش مصنوعی از هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی و سایر ابزارهای مولد برای ایجاد استراتژی ها و محتوا برای کسب و کارها استفاده می کند و به کسب و کارها کمک می کند تا در منابع صرفه جویی کنند و در عین حال به خروجی های با کیفیت و موثر دسترسی داشته باشند.

ابزارهای آژانس بازاریابی هوش مصنوعی

ابزارهای هوش مصنوعی برای آژانس هایی که به دنبال ارائه راه حل های پیشرفته به مشتریان خود هستند ضروری شده اند. این ابزارها نه تنها کارایی را افزایش می‌دهند، بلکه بینش عمیق‌تر و استراتژی‌های بازاریابی شخصی‌تر را نیز ارائه می‌کنند. در اینجا کاوشی از ابزارهای کلیدی بازاریابی هوش مصنوعی و نقش‌های حیاتی آن‌ها، که توسط مطالعات موردی مرتبط و روندهای صنعت پشتیبانی می‌شود، آورده شده است:

ابزارهای تجزیه و تحلیل و سئو مبتنی بر هوش مصنوعی:

مثال: قابلیت های هوش مصنوعی SEMrush برای SEO و تجزیه و تحلیل بازار. آژانس هایی مانند SmartSites از این ابزارها برای استراتژی های سئو مبتنی بر هوش مصنوعی استفاده می کنند و آنها را قادر می سازد تا روندهای بازار را پیش بینی کرده و محتوا را به طور موثر بهینه کنند.
اهمیت: این ابزارها تجزیه و تحلیل پیش‌بینی‌کننده، تحلیل روند، و بینش عمیق در مورد رفتار مصرف‌کننده را ارائه می‌دهند که برای ایجاد استراتژی‌های هدفمند سئو ضروری است.

چت بات ها و خدمات مشتری مبتنی بر هوش مصنوعی:

مطالعه موردی: استفاده Influencer Marketing Hub از ChatGPT-4 برای تعامل و پشتیبانی با مشتری. این ابزار زمان پاسخگویی را به میزان قابل توجهی کاهش داده و تعامل مشتری را بهبود بخشیده است.
اهمیت: چت ربات‌های هوش مصنوعی پشتیبانی فوری و ۲۴ ساعته از مشتری را ارائه می‌کنند، تجربه کاربر را افزایش می‌دهند و منابع انسانی را برای کارهای پیچیده‌تر آزاد می‌کنند.

هوش مصنوعی برای ایجاد و شخصی سازی محتوا:

مثال: ابزارهایی مانند جاسپر (جارویس سابق) برای تولید محتوای خلاقانه و شخصی سازی شده در مقیاس استفاده می شود.
اهمیت: این ابزارها به ایجاد حجم زیادی از محتوای شخصی‌شده به سرعت کمک می‌کنند، که برای کمپین‌هایی که بخش‌های متنوع و پویا مشتری را هدف قرار می‌دهند، بسیار مهم است.

ابزارهای رسانه اجتماعی مبتنی بر هوش مصنوعی:

مطالعه موردی: رویکرد متمرکز بر تنوع Sociallyin از ابزارهای هوش مصنوعی سود می‌برد که روند رسانه‌های اجتماعی و جمعیت‌شناسی مخاطب را تجزیه و تحلیل می‌کند و اطمینان می‌دهد که محتوای آنها با مخاطبان متنوع طنین‌انداز می‌شود.
اهمیت: ابزارهای هوش مصنوعی در رسانه‌های اجتماعی به درک اولویت‌های مخاطب، بهینه‌سازی زمان‌بندی پست‌ها و شخصی‌سازی محتوا برای تعامل بهتر کمک می‌کنند.

تجزیه و تحلیل پیش بینی کننده برای بهینه سازی کمپین:

مثال: فناوری تشخیص کلاهبرداری مبتنی بر هوش مصنوعی NeoReach. این ابزار به ارزیابی اعتبار اینفلوئنسرها، اطمینان از مشارکت اینفلوئنسرهای معتبر و مؤثر کمک می کند.
اهمیت: تجزیه و تحلیل پیش‌بینی‌کننده، آژانس‌ها را قادر می‌سازد تا نتایج کمپین را پیش‌بینی کنند، تخصیص بودجه را بهینه کنند و بازگشت سرمایه را افزایش دهند.

پلتفرم های ایمیل مارکتینگ خودکار:

مطالعه موردی: استفاده WEBITMD از ابزارهای بازاریابی ایمیلی مبتنی بر هوش مصنوعی مانند Klaviyo برای ایجاد کمپین های ایمیل شخصی.
اهمیت: این پلتفرم‌ها تلاش‌های بازاریابی ایمیلی را خودکار و شخصی می‌کنند که منجر به نرخ تعامل و تبدیل بالاتری می‌شود.
هوش مصنوعی برای هدف گذاری تبلیغات و تبلیغات برنامه ای:

مثال: راه حل ایمنی برند مبتنی بر هوش مصنوعی Viral Nation، Viral Nation_Secure، قرار دادن تبلیغات هدفمند و ایمن را تضمین می کند.
اهمیت: هوش مصنوعی در تبلیغات به هدف گذاری دقیق، بهینه سازی هزینه تبلیغات و بهبود اثربخشی کلی تبلیغات دیجیتال کمک می کند.
سیستم های CRM پیشرفته با هوش مصنوعی:

مطالعه موردی: آژانس‌ها از CRMهای تقویت‌شده هوش مصنوعی برای بینش عمیق‌تر مشتری و استراتژی‌های بازاریابی شخصی‌سازی شده استفاده می‌کنند.

اهمیت: این سیستم‌ها دید جامعی از تعاملات مشتری ارائه می‌دهند و رویکردهای بازاریابی مؤثرتر و شخصی‌شده‌تری را ممکن می‌سازند.
گسترش کاربردهای هوش مصنوعی در آژانس های بازاریابی:

اتوماسیون و تعدیل محتوا: اتوماسیون مبتنی بر هوش مصنوعی وظایف تکراری را ساده می کند و به تولید محتوا کمک می کند، اگرچه برای خلاقیت و شخصی سازی به نظارت انسانی نیاز دارد.

تست تسریع شده: هوش مصنوعی آزمایش همزمان A/B چندین عنصر را قادر می‌سازد و روند شناسایی استراتژی‌های موثر را سرعت می‌بخشد.

CRM مبتنی بر هوش مصنوعی: در ترکیب با CRM، هوش مصنوعی بینش دقیقی در مورد رفتارها و ترجیحات مشتری ارائه می دهد و به توسعه استراتژی های بازاریابی هدفمند کمک می کند.

تبلیغات دیجیتالی پیشرفته: نقش هوش مصنوعی در پلتفرم‌های تبلیغات دیجیتالی مانند گوگل و فیس‌بوک امکان هدف‌یابی تبلیغات مرتبط‌تر و بهبود نتایج کمپین را فراهم می‌کند.

ابزارهای آژانس بازاریابی هوش مصنوعی نه تنها کارایی آژانس‌های بازاریابی دیجیتال را افزایش می‌دهند، بلکه در هدایت نوآوری، شخصی‌سازی و تصمیم‌گیری استراتژیک نیز نقش اساسی دارند. این ابزارها نحوه درک و تعامل آژانس ها با مخاطبان خود را تغییر می دهند و منجر به کمپین های بازاریابی موفق تر و تأثیرگذارتر می شوند. با توجه به اینکه ۶۱٫۴ درصد از بازاریابان در حال حاضر از هوش مصنوعی استفاده می کنند و ۵۴٫۵ درصد پتانسیل آن را برای تقویت تلاش های بازاریابی به رسمیت می شناسند، ادغام هوش مصنوعی در استراتژی های بازاریابی به طور فزاینده ای برای رقابتی ماندن در چشم انداز دیجیتال ضروری می شود.

ادامه مطلب

اخبار

۱۰ بهترین آژانس بازاریابی هوش مصنوعی برای سال ۲۰۲۴ – قسمت دوم

منتشر شده

در

بازاریابی اینترنتی- بازاریابی-روانی-اصول-بازاریابی-موفق-تکنیک-های-بازاریابی-تبلیغات-و-بازاریابی-اخبار-چاپ-و-تبلیغات-اخبار-تبلیغات

آیا ما برای آینده ای آماده هستیم که هوش مصنوعی مشتریان شما را بهتر از شما بشناسد؟ طلوع هوش مصنوعی در بازاریابی فقط نزدیک نیست. در حال حاضر اینجاست به طور گسترده ای به دست آورده است و پیش بینی می شود روشی را که کسب و کارها و بازاریابان به بازاریابی روی می آورند تغییر دهد. پیش‌بینی می‌شود که استفاده از هوش مصنوعی در بازاریابی در سال‌های آینده رشد کند و تخمین زده می‌شود تا سال ۲۰۲۸ به یک بازار ۱۰۷.۵ میلیارد دلاری تبدیل شود.

TL;DR: دلایل کلیدی که به آژانس های بازاریابی هوش مصنوعی نیاز دارید؟

تجزیه و تحلیل پیش بینی کننده: هوش مصنوعی روند بازار را پیش بینی می کند و ROI را بهینه می کند.
شخصی‌سازی: کمپین‌ها را بر اساس ترجیحات فردی تنظیم می‌کند و تعامل را افزایش می‌دهد.
کارایی و اتوماسیون: صرفه جویی در زمان، تمرکز بر بازاریابی استراتژیک.
بینش مشتری و CRM: درک عمیق مشتری را ارائه می دهد و روابط را تقویت می کند.
تبلیغات و محتوا بهینه شده: تبلیغات و محتوای مرتبط و تاثیرگذار را تضمین می کند.
علاوه بر این، ۸۲ درصد از بازاریابان فکر می‌کنند که هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی نقش مهمی در شکل‌دهی مسیر بازاریابی دارند. کاربردهای متداول هوش مصنوعی در بازاریابی شامل کمک به کسب و کارها در شناسایی مشتریان بالقوه و بهبود اثربخشی کمپین هایشان است.

۶٫ GumGum

GumGum راه حل های هوش زمینه ای را ارائه می دهد که برای ارائه کمپین های تبلیغاتی خلاقانه با مکان استراتژیک طراحی شده اند. این کمپین‌های تبلیغاتی برای کمک به کسب‌وکارها در به دست آوردن تصویر بهتر از نام تجاری، ایجاد تعامل و ترویج یادآوری نام تجاری طراحی شده‌اند.

GumGum از یک فناوری بینایی کامپیوتری اختصاصی به نام Verity استفاده می کند که از هوش مصنوعی برای اسکن متن، تصاویر و سایر اشکال محتوا در چندین پلتفرم استفاده می کند. سپس از داده های جمع آوری شده استفاده می کند تا تبلیغات مرتبط با زمینه را در مکان مناسب در زمان مناسب قرار دهد. طبق وب‌سایت GumGum، Verity برای شناسایی «مجموعه کامل سیگنال‌های متنی» طراحی شده است. این فناوری همچنین دارای اعتبار در سطح محتوای MRC است، به این معنی که می تواند همه سیگنال های موجود را در نظر بگیرد، نه فقط سیگنال های متنی.

علاوه بر این، با Verity for Video، برندها می توانند ارزش بیشتری از کمپین های ویدیویی خود دریافت کنند. این ویژگی یک مجموعه داده جامع، از جمله ابرداده عنوان و توضیحات و تجزیه و تحلیل فریم ویدیو را در نظر می گیرد تا KPIها را مانند طرز فکر مصرف کننده و مطلوبیت ایجاد کند. از آنجایی که می‌تواند کمپین‌ها را در سطح ویدیو هدف قرار دهد، برندها می‌توانند تأثیرات خود را به حداکثر برسانند و فرصت‌های بیشتری را برای مقیاس‌بندی کمپین‌های خود کشف کنند.

۷٫ Quantcast

Quantcast از هوش مصنوعی برای ارائه تبلیغات در زمان واقعی و بینش مخاطبان استفاده می کند. این یک هوش مصنوعی و موتور یادگیری ماشینی به نام Ara دارد که می‌تواند از پایگاه داده‌ای از یک تریلیون سیگنال آنلاین پرس و جو کند و به کاربران بینش‌های دقیق تعاملی ارائه دهد. آرای Quantcast همچنین می‌تواند هزاران مدل پیش‌بینی‌کننده را در هر ثانیه یک میلیون بار به دست آورد و به شما بینش‌های بی‌درنگ درباره رفتار مصرف‌کننده ارائه دهد. علاوه بر این، می تواند ۱۰۰۰۰ متغیر را در هر دقیقه به روز کند و به شما امکان می دهد بهترین نتایج ممکن را برای کمپین های خود کشف کنید.

علاوه بر آرا، Quantcast همچنین Q را توسعه داد، یک پلت فرم رفتار مخاطب که برای ناشران طراحی شده است. با Q، ناشران می‌توانند مخاطبان دقیق را شناسایی کنند، داده‌های دقیق و به‌روز شده را به‌طور منظم دریافت کنند، و الگوهای بیش از صد میلیون مقصد وب و تلفن همراه را در روز تشخیص دهند. جدای از ناشران، Quantcast همچنین راه حل های هوشمندی را برای برندها، صنایع و آژانس ها ارائه می دهد. به عنوان مثال، آژانس‌های دیگر می‌توانند از پلتفرم Quantcast برای اعمال داده‌های شخص اول مبتنی بر هوش مصنوعی برای افزایش عملکرد در مقیاس استفاده کنند.

۸٫ Appier

Appier که در تایپه، تایوان تأسیس شد، یک شرکت SaaS است که در ارائه راه‌حل‌های مبتنی بر هوش مصنوعی برای تسهیل ابتکارات بازاریابی کامل هوشمندانه‌تر تخصص دارد. چندین راه حل برای صنایع مختلف از جمله تجارت الکترونیک، خرده فروشی و بازی ارائه می دهد. برخی از محصولات مبتنی بر هوش مصنوعی Appier عبارتند از:

AIQUA – این یک پلتفرم شخصی‌سازی است که به شما امکان می‌دهد استراتژی‌های مشتری را برای همه کانال‌های بازاریابی خود ایجاد کنید.
AIXON – طراحی شده برای تقویت جذب کاربر، AIXON به شما امکان می دهد به اطلاعات جامع مخاطب دسترسی داشته باشید و عملکرد تبلیغات را بهینه کنید.
AIRIS – این راه حل مبتنی بر هوش مصنوعی به شما امکان می دهد با استفاده از داده های شخص اول، دیدی جامع از مشتریان خود داشته باشید. همچنین شما را قادر می سازد تا داده های بلادرنگ را تجسم کنید و آن ها را به تصاویری جذاب تبدیل کنید.
AIDEAL – AIDEAL یک بهینه‌ساز تبدیل است که قادر است رفتار مصرف‌کننده را پیش‌بینی کند تا تبدیل‌های بیشتر و خریدهای فوری را افزایش دهد.
AIXPERT – AIXPERT برای استفاده از هوش مصنوعی برای بهینه سازی عملیات کمپین طراحی شده است. با استفاده از آن، می توانید کمپین ها و هدف گیری مخاطبان را خودکار کنید.

۹٫ Heuritech

Heuritech با تأکید بر صنایع لوکس، تجارت الکترونیک، مد و خرده‌فروشی، راه‌حل‌های مبتنی بر هوش مصنوعی را برای کمک به برندها برای کسب بینش‌های بازار، تشخیص رفتارهای مصرف‌کننده در بخش‌های مختلف و بهینه‌سازی استراتژی‌های ارتباطی و بازاریابی ارائه می‌دهد. در سال ۲۰۱۳ راه اندازی شد و از هوش مصنوعی برای ارائه بینش و تجزیه و تحلیل مستقیم از مصرف کننده به کاربران استفاده می کند. در حال حاضر دارای دو پلتفرم است:

بینش بازار – این میلیون ها تصویر را برای جمع آوری داده های کمی تجزیه و تحلیل می کند. با استفاده از این پلت فرم، برندها می توانند رشد دید عناصر مختلف مد مانند رنگ ها، چاپ ها و پارچه ها را برای فصول مختلف مد پیش بینی کنند.
بینش محصول – این بینش با استفاده از داده های مشتری برای تعیین پذیرش مصرف کننده از محصولات شما ارائه می دهد. همچنین عملکرد محصول شما، از جمله قابل مشاهده بودن و مطلوبیت آن، در برابر عملکرد رقبا را تجزیه و تحلیل می کند.

۱۰٫ Cognitiv

Cognitiv یک آژانس بازاریابی هوش مصنوعی است که بر بهینه سازی تبلیغات تمرکز دارد. Cognitiv با استفاده از هوش مصنوعی و یادگیری عمیق برای بازاریابی، به بازاریابان کمک می‌کند تا رفتار مصرف‌کننده را پیش‌بینی کنند، عملکرد بازاریابی کامل را بهبود بخشند، و تجربیات متنی و شخصی‌تر را برای مخاطبان خود ایجاد کنند. علاوه بر این ویژگی‌ها، Cognitiv راه‌حل‌ها و محصولات دیگری نیز دارد که با بهینه‌سازی هزینه‌های رسانه‌ای، استفاده از داده‌های شخص اول، کشف بخش‌های مخاطب، تأثیرگذاری بر مسیر خرید مشتریان و موارد دیگر، به شما کمک می‌کند تا آینده کسب‌وکارتان را حفظ کنید.

پلتفرم بازاریابی هوش مصنوعی NeuralMind به شما امکان می دهد ROI را به دقت اندازه گیری کنید و فرآیندهای تصمیم گیری مبتنی بر داده را بهبود بخشید. همچنین برای پیش‌بینی اقدامات مصرف‌کننده، ایجاد تبدیل و افزایش ارزش طول عمر مشتری با استفاده از مجموعه داده‌های مختلف، از جمله داده‌های شخص اول، اطلاعات متنی، و داده‌های سفر کاربر طراحی شده است.

ادامه مطلب

Trending

پایگاه خبری چاپ و تبلیغات آنلاین