با ما همراه باشید

برند

تاریخ علائم تجاری – برند

منتشر شده

در

برند - برندینگ - چاپ و تبلیغات، صنعت بسته بندی- مارکتینگ، کسب و کار، بازاریابی

علامت تجاری یا برند، نام، نشان، علامت، آرم یا هر ویژگی مشخصه‌ای است که بتواند در بردارنده خصوصیات منحصربه فرد آن محصول، خدمات یا فعالیت تجاری باشد.

واژه برند برگرفته از واژه‌ای در زبان آلمانی است که اهالی اسکاندیناوی و جوامع مستعمره آنها در دیگر کشورها در عصر ویکینگ در فاصله زمانی بین سال‌های ۸۰۰ تا ۱۰۶۶ میلادی به آن زبان صحبت می‌کردند.

این واژه به معنی داغ کردن است، اما از آنجا که تولیدکنندگان برای حک نشان اختصاصی خود روی تولیداتشان از روش شبیه به داغ کردن استفاده می‌کردند، واژه Brand به عنوان علامت مشخصه تجاری (برند) هر تولیدکننده پذیرفته شد.

اگرچه می‌توان گفت که ردی از آن را در تاریخ ثبت علائم تجاری (آرم یا برند) اختصاصی برای تولیدکننده در بازارهای تجاری یافت، اما در حقیقت نخستین مارک‌های تجاری (برند) در قرن نوزدهم میلادی پس از این که در تجارت کالاها ارسال آنها به صورت انبوه دسته‌بندی شده مورد توجه قرار گرفت، متولد شدند.

پس از این که بسیاری از کشورهای بزرگ دنیا قدم به مرحله صنعتی شدن گذاشتند، تولیدات بسیاری از نیازهای روزمره زندگی نظیر تولید شوینده‌ها از جوامع محلی به کارخانه‌های بزرگ صنعتی سپرده شد و بنابراین کارخانه‌هایی که می‌خواستند کالاهایشان را به کشورهای دیگر صادر کنند، ملزم به حک نشان اختصاصی آن کارخانه روی محصولات تولیدی بودند.

به این ترتیب پس از آن، واژه برند که به معنی حک شدن نشان اختصاصی یک کالا به روش داغ کردن آن نشان روی کالای موردنظر بود، به عنوان واژه‌ای که در بردارنده معنی علامت تجاری (آرم یا برند) بود پذیرفته شد.

شرکت Bass & Company ادعا می‌کند اولین شرکتی است که یک مثلث قرمز رنگ را به عنوان برند اختصاصی این شرکت در فهرست برندهای تجاری به ثبت رسانده است.

این در حالی است که شرکت بزرگ تولیدکننده محصولات کشاورزیLyle که از سال ۱۸۸۵ میلادی تاکنون محصولات خود را در بسته‌بندی‌هایی به رنگ سبز و طلایی به بازار عرضه می‌کند نیز ادعا کرده قدیمی‌ترین شرکت انگلیسی است که این نوع بسته‌بندی‌ها را به عنوان برند اختصاصی این شرکت در فهرست برنده‌های تجاری دنیا به ثبت رسانده است.

 

brand1 300x187 - تاریخ علائم تجاری - برند

 

اگر چه بسیاری بر این باورند که دام‌ها مدت‌ها پیش از این نشانه گذاری شده بودند. واژه maverick که به معنی بی نام و نشان است برگرفته از نام یک گله‌دار اهل تگزاس به نام ساموئل اگوستوس ماوریک است که پس از جنگ داخلی آمریکا تصمیم گرفت هر گله داری را ملزم به حک نشان اختصاصی روی هر یک از دام‌ها نماید. حتی می‌توان گفت حک امضای هنرمندان معروفی همچون لئوناردو داوینچی در قسمت پایین هر یک از آثار هنری آنها نیز در حقیقت انتخاب نوعی نشان اختصاصی برای هر یک از آنها بوده است و می‌توان آنها را از جمله برندهای اولیه به شمار آورد.

کارخانه‌هایی که در جریان انقلاب صنعتی تاسیس شدند برای نخستین بار به فکر تولید انبوه محصولات خود افتادند و تصمیم گرفتند تولیدات خود را از آن پس در بازارهایی فراتر از محدوده‌های قبلی و به مشتریانی که پیش از آن تنها با کالاها و محصولات داخلی آشنا بودند بفروشند. بنابراین آنها پس از مدت کوتاهی متوجه شدند بسته‌بندی‌های یک شکل و عمومی نمی‌تواند با محصولات داخلی مشابه در آن حوزه‌ها رقابت کند.

براین اساس تولیدکنندگان کالاهای بسته‌بندی شده ملزم به متقاعد کردن متقاضیان به خرید کالاهای غیرداخلی بودند. کارخانه صابون سازی کمپ بل و کوکاکولا از اولین تولیدکنندگانی بودند که برندی را برای محصولات خود انتخاب کردند تا به این وسیله بتوانند زمینه مناسبی را برای آشنایی هرچه بیشتر مشتریان با محصولات و تولیداتشان فراهم کنند.

brand2 300x200 - تاریخ علائم تجاری - برند

 

در سال ۱۹۰۰ میلادی، جیمز والتر تامپسون یک آگهی تبلیغاتی خانگی را منتشر کرد و به این ترتیب همه را با شیوه‌های تبلیغات تجاری آشنا ساخت. در حقیقت این اولین قدم‌هایی بود که در جهت عمومی ساختن آنچه ما امروز به عنوان برند می‌شناسیم برداشته شد. پس از آن هر یک از شرکت‌های بزرگ تولیدکننده کالا و خدمات شعار یا آهنگی اختصاصی را برای تبلیغ محصولات خود انتخاب کردند که از رادیو یا تلویزیون پخش می‌شد.

امروزه پس از گذشت سال‌ها اغلب افراد با اسامی برندهای مختلفی که در زمینه‌های متفاوت همچون پوشاک، خودرو، عطر و ادکلن، اسباب بازی و… فعالیت می‌کنند آشنایی دارند و براین اساس در حقیقت این نام یک برند است که در ازای آن کالا فروخته می‌شود و اسامی بسیاری از برندهای معروف به عنوان نام آن کالا پذیرفته شده است و اگر چه سال هاست که برندهای مختلفی آن کالا را تولید می‌کنند؛ اما نام آن برند که اغلب اولین و شناخته شده ترین برند برای تولید آن کالای بخصوص بوده است به عنوان نام آن کالا در ذهن بسیاری از مصرف‌کنندگان به ثبت رسیده است.

انتخاب برند برای هر یک از کالاها علاوه بر این که می‌تواند راهکاری برای معرفی خصوصیات و ویژگی‌های محصولات باشد بازار مناسبی را از نظر توزیع و عرضه آن محصول فراهم می‌کند و به این ترتیب، هزینه‌های بازاریابی را به میزان قابل توجهی کاهش می‌دهد.

اخبار

ماسک: تا زمانی که خودروها مقرون به صرفه‌تر نباشند، تبلیغات برای تسلا کارساز نخواهد بود

منتشر شده

در

ایلان ماسک تسلا اخبار تبلیغات چاپ و تبلیغات آنلاین اخبار چاپ و تبلیغات تبلیغات تسلا

تسلا یک سری کاهش قیمت را از ابتدای سال آغاز کرده است، با این حال، ایلان ماسک، مدیرعامل این شرکت می‌گوید این برای افزایش تقاضا کافی نبوده است.

ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا اعلام کرده است که این شرکت در حال بررسی کاهش بیشتر قیمت ها برای افزایش تقاضا برای خودروهای برقی خود است.

این شرکت در ابتدای سال جاری به دلیل تلاش برای مقابله با رقابت رو به رشد، مجموعه ای از تخفیف ها را ارائه کرد. در تماسی که یک شبه (۱۸ اکتبر) صورت گرفت، ماسک نشان داد که کاهش ها برای افزایش تقاضا کافی نبوده است.

او گفت: «ما باید خودروهایمان را مقرون به صرفه‌تر کنیم [تا مردم بتوانند [آنها] را بخرند».

در ماه می، این شرکت متعهد شده بود که برای اولین بار تبلیغات را معرفی کند. این یک تغییر قابل توجه برای برندی بود که توسط ماسک تأسیس شد و زمانی اعلام کرد که از تبلیغات متنفر است و در تسلا از آن اجتناب کرده است.

دیروز، او تأیید کرد که شرکت اکنون در حال انجام تبلیغات است، اما گفت که نمی تواند برای ایجاد تقاضا کار کند مگر اینکه برند بتواند قیمت های خود را مقرون به صرفه تر کند.

او گفت: “من می دانم که مردم می خواهند ما تبلیغات کنیم.” ما در حال تبلیغ هستیم… در جبهه تبلیغات چیزی می توان به دست آورد. فکر نمی‌کنم چیزی باشد، اما اطلاع دادن به مردم در مورد خودرویی که عالی است اما توانایی خرید آن را ندارند واقعاً کمکی نمی‌کند.»

ماسک به ویژه توجه را به افزایش نرخ بهره جلب کرد. وی با بیان اینکه اکثر مشتریان هزینه خودروهای خود را به صورت اقساطی پرداخت می کنند، افزود: افزایش نرخ سود اساساً سود کاهش قیمت را برای این مشتریان جبران کرده است.

او گفت که این افزایش نرخ‌های بهره «[تسلا] را ملزم به تعدیل قیمت خودروهای [خود] کرده است تا هزینه‌های ماهانه را برابر نگه دارد».

در حالی که در سه ماهه اخیر، درآمد تسلا ۵ درصد افزایش یافته و به ۱۹٫۶۳ میلیارد دلار رسیده است، کاهش قیمتی که تسلا انجام داده است بدون هزینه برای این تجارت نبوده است. کل سود ناخالص نسبت به مدت مشابه در سال ۲۰۲۲ ۲۲ درصد کاهش داشت و سود هر سهم ۴۴ درصد کاهش یافت.

هنگامی که تسلا اولین دور تخفیف های خود را در ژانویه اجرا کرد، مارک ریتسون، ستون نویس هفته بازاریابی گفت که شرکت در معرض خطر ورود به یک جنگ قیمتی است، که به گفته او می تواند یک “وضعیت غیرقابل حل و اغلب وجودی” برای تولیدکنندگان باشد.

در بازارهای بزرگی مانند چین و ایالات متحده، تسلا با رقابت سختی از سوی رقبای ارزان‌تر مواجه شده است. برخی از تحلیلگران مالی اکنون از آن می خواهند تا قیمت ها را کاهش دهد و نشان می دهد که یک جنگ قیمت در حال حاضر به خوبی در جریان است.

ریتسون همچنین هشدار داد که کاهش قیمت، ارزش ویژه برند تسلا را که تا آن زمان قابل توجه بوده است، «کالایی می‌کند».

او هشدار داد: «این نقطه قوت اکنون، آسیب پذیری تسلا است. با هر رویداد تخفیف قابل توجهی، تسلا می تواند به خود آسیب برساند.»

با توجه به ابزار BrandIndex YouGov، تسلا در سال گذشته کاهش قابل توجهی در سلامت برند خود داشته است. امتیاز شاخص آن (معیار کلی سلامت برند) از ۲٫۲ در این زمان در سال گذشته، به -۲٫۰ تا ۱۸ اکتبر ۲۰۲۳ کاهش یافته است. در حالی که عوامل دیگر، مانند تصاحب شدید توییتر توسط ماسک (که اکنون X نامیده می شود) ممکن است نقش داشته باشند. در این کاهش، این برند در مقایسه با سال گذشته در وضعیت سلامتی بسیار ضعیف‌تری قرار دارد.

به نظر می رسد که خود ماسک نسبت به سال ۲۰۲۲ نسبت به چشم انداز شرکت اطمینان کمتری دارد.

تقریباً در همان زمان سال گذشته، او به سرمایه‌گذاران گفت که تسلا «مقاوم در برابر رکود» است و مطمئن است که در هر سناریوی کلان اقتصادی، «وجه نقد معناداری تولید خواهد کرد».

دیروز او لحن محتاطانه‌تری داشت: «حتی یک کشتی بزرگ در طوفان نیز چالش‌هایی دارد».

ادامه مطلب

اخبار

آزمایش‌های هوش مصنوعی مولد گوگل و مایکروسافت تبلیغ‌کنندگان را نگران می‌کند

منتشر شده

در

گوگل و مایکروسافت هوش مصنوعی تبلیغات اخبار تبلیغات چاپ و تبلیغات آنلاین تبلیغ تبلیغات دیجیتالی

گوگل و مایکروسافت بینگ در حال آزمایش قرار دادن تبلیغات در نتایج جستجوی هوش مصنوعی هستند که باعث می‌شود برخی از تبلیغ‌کنندگان هزینه‌های تبلیغات خود را پس بگیرند.

گوگل و مایکروسافت تبلیغاتی را در آزمایش‌های هوش مصنوعی قرار می‌دهند بدون اینکه به برندها حق انتخاب انصراف بدهند. اکنون تبلیغ کنندگان نگران هستند که محصولات و خدمات آنها در کنار محتوای نامناسب تبلیغ شود.

چرا ما اهمیت می دهیم: اگر محصولات یا خدمات آنها در کنار محتوای نامناسب تبلیغ شود، ممکن است برندها به طور بالقوه در معرض خطر آسیب به اعتبار خود قرار بگیرند. بازاریابان دیجیتال از گوگل و مایکروسافت می‌خواهند تا در پاسخ به آن‌ها این فرصت را به آنها بدهند که از آزمایش‌های قرار دادن تبلیغات خود انصراف دهند.

چه اتفاقی برای تبلیغ کنندگان در تبلیغات جستجوی موجود می افتد؟

گوگل ماه گذشته اعلام کرد که قصد دارد از تبلیغات جستجوی موجود در آزمایشات با Search Generative Experience جدید خود استفاده کند. این موتور جستجو همچنین گفت که تبلیغ‌کنندگان حق انتخابی برای انصراف نخواهند داشت، با این حال، عملکرد قرار دادن تبلیغات را در مرحله آزمایشی به دقت زیر نظر خواهد داشت.

در همین حال، مایکروسافت در حال آزمایش تبلیغات در چت ربات هوش مصنوعی Bing است. بار دیگر به تبلیغ کنندگان حق انتخاب انصراف داده نمی شود. با این حال، علی‌رغم نگرانی‌هایشان، چت ربات جدید بینگ تاکنون بازخورد مثبتی از جستجوگران دریافت کرده است و ۷۱ درصد از آن در هفته راه‌اندازی آن استقبال کرده‌اند.

آیا گوگل یا مایکروسافت به نگرانی ها پاسخ داده اند؟

هر دو غول فناوری گفته اند که به مسائل مطرح شده توسط تبلیغ کنندگان گوش می دهند و فعالانه روی بازخورد آنها کار می کنند. با این حال، از آنجایی که این آزمایش‌های قرار دادن تبلیغات هنوز در مراحل اولیه آزمایش هستند، هنوز به بازاریابان حق انتخاب انصراف داده نمی‌شود.

تبلیغ‌کنندگان چگونه واکنش نشان داده‌اند؟

بازاریابان دیجیتال نگران محتوایی هستند که برندهایشان به طور بالقوه می‌تواند با آن مرتبط باشد و مشتاق هستند که کنترل مکان‌هایی که آگهی‌هایشان به صورت آنلاین نشان داده می‌شوند را پس بگیرند. به گزارش چاپ و تبلیغات آنلاین به نقل از رویترز، برخی از کسب و کارها به طور موقت هزینه تبلیغات خود را در پاسخ به چنین محدودیت هایی متوقف کرده اند. دیگران این شیوه ها را به عنوان “استاندارد صنعتی نیستند” توصیف کرده اند.

 

ادامه مطلب

بازاریابی

جوامع برندی، بازاریابی و رسانه

منتشر شده

در

آمار جلسه کارکنان مدیریت کسب و کار، برند سازی - بازاریابی فروش، تبلیغات، چاپ و تبلیغات آنلاین

واژه «جامعه برندی» اصطلاحی است که محققین علوم اجتماعی به گروهی از مشتریان اتلاق کردهاند که همفکر بوده و با یک نام تجاری – برند – مشترک شناخته میشوند. پژوهشگرانی چون توماس.کو.گویین و آلبرت مونیز از آن به عنوان «اطلاعات، آداب و رسوم و مسئولیت اخلاقی مشترک» یاد میکنند و معتقدند که این امکان وجود دارد که تعدادی از مشتریان در جهت تبادل تجربیات خود درباره یک نام تجاری – برند – گروههایی را تشکیل دهند و اطلاعات عرضه شده در این جوامع بازتابی از ارزشهای نام تجاری – برند – مربوطه میباشد.

ادبیات نامهای تجاری – برند- و تحقیقاتی که در این زمینه صورت گرفته است، بحثهایی را در مورد چند نمونه اولیه از جوامع برندی، مطرح ساخته اند: موتورسواران هارلی دیویدسن و رانندگان ساب، هوداران کامپیوتر اپل یا مصرف کنندگان استارباکس.

انتخاب این نامهای تجاری – برند – از آن جهت بوده است که شناسایی مشتریان آنها برای محققین به سادگی امکان پذیر بوده است و بدان معنا نمیباشد که هر نام تجاری – برند – برای داشتن یک جامعه برندی باید همچون هارلی دیویدسن یا استارباکس باشد.حتی مشتریان چای و قهوه پیت یا سایر نامهای تجاری کوچک محلی، ممکن است نسبت به نام تجاری – برند – منتخب خود بسیار علاقمند و مشتاق باشند.

به نظر میرسد حداقل ملزومات داشتن یک جامعه برندی عبارتند از:

* نام تجاری – برند – که مشتریان خود را کاملاً متمایز سازد.

* مکانیزمهایی که آنها (مشتریان) را درگیر تجربه مشترکی از نام تجاری – برند – مربوطه نماید.

مثالهای ارائه شده، نشان دهنده این هستند که مشخصههای کیفی یک نام تجاری، در مشتریان آن منعکس میشود و آنچه که مشتریان میخواهند در کیفیت آن نام تجاری – برند – بازتاب مییابد. مثلاً نام تجاری – برند – هارلی دیویدسن با مفاهیمی چون آزادی فردگرایی و نافرمانی شناخته میشود، پس خیلی عجیب به نظر نمیرسد که این مفاهیم در رفتارها و منش موتورسوران چرم پوش هارلی دیویدسن به عرضه ظهور برسد.

آنچه که این تحقیقات به خوبی نشان نمیدهند، میزان تمایل مشتریان برای نزدیک شدن به مشخصههای خاص یک نام تجاری – برند – میباشد و توجه به این مسئله در تبدیل اعضای کنونی و آینده یک جامعه برندی، از جایگاه یک مشتری بی تفاوت و غیر متعهد به هوادار واقعی و وفادار، از اهمیت بسزایی برخوردار است.

یکی از مدلهای جامعه برندی در بازاریابی شامل چهارگروه افراد میشود:

گروه اول ناظرین نامیده میشوند و آن دسته از افراد هستند که تنها با نام تجاری – برند – آشنا هستند، دسته دیگر غیر متعهدین میباشند افرادی که بدون هیچگونه ترجیح خاصی از محصول یک نام تجاری – برند – خرید کردهاند اما تعهدی نسبت به آن نام تجاری – برند – برای تکرار خرید ندارند. گروه بعد، تحسین کنندگان هستند که نام تجاری – برند – مذکور را به سایرین ترجیح میدهند و در نهایت هوادران میباشند که هم نام تجاری – برند – را ترجیح داده و هم به آن وفادار میمانند.

بنابراین بخشی از وظیفه یک بازاریاب سوق دادن مصرف کننده از پیرامون به مرکز جامعه برندی (در جهت افزایش وفاداری و درآمد حاصل از هر مشتری) و همچنین جذب مشتریان جدید میباشد. این مسئله نیازمند تعریف گستردهای از جامعه برندی است بطوری که تمامی هواداران موجود یک نام تجاری، تحسین کنندگان و متمایلانی که واقعاً نام تجاری – برند – را ترجیح میدهند و غیر متعهدین (که تصادفی نام تجاری – برند – را برگزیده اند) و ناظرین (هنوز تصمیم به خرید نگرفته اند) را در بر گیرد.

نکته دیگری که ادبیات نام تجاری – برند – به آن اشاره میکند و توصیههای ضروری به مالکان نامهای تجاری است:
زمانی که ادعا شود هواداران یک نام تجاری، کنترل شدیدی روی پیام آن دارند، قادر خواهد بود که بر علیه مالک آن نام تجاری – برند – طغیان کرده و محصولات جدید یا نوآوریهایی را که مطابق با ارزشهای آنها نیست را متوقف سازند. پورشه چنین بحرانی را با آغاز معرفی محصولات جدید و متفاوت خود Cayenne SUV, Boxter تجربه کرد.

شما میتوانید مثالهای مشابهی را در جوامع برندی کامپیوتر اپل، BMW و… بیاید. جوامع برندی ثابت کردهاند که نیروهای قدرتمندی در دست بازاریابان هستند تا با اعضای آنها ارتباط برقرار کرده و اشتیاق و علاقه مشتریان را همسو با منافع نام تجاری – برند – مربوطه سازند.

دو تفسیر عمده از قدرت جوامع برندی وجود دارد:

  1. اعضای یک جامعه برندی به عنوان مشتریان یک نام تجاری – برند – خاص که در جامعه دیده میشوند، میتوانند بهترین ترویج کنندگان باشند. آنها پیام نام تجاری – برند – (و اشتیاق خود نسبت به آن) را به بازار منتقل میسازند و همچنین مجرایی مناسب برای نمایش بازخورد بازار میباشند. براساس تحقیقات، گروههای کانون و تحلیلهای صورت گرفته (در مورد مضامین جذاب) اعضای یک جامعه برندی میتوانند منبع ارزشمند تحقیقات مصرف کننده باشند.
  1. یک جامعه برندی نماینده گروه منسجمی است، در نتیجه بازاریابان قادر خواهند بود با مشتریان همچون اعضا رفتار کرده و برنامههای مخصوص اعضا که میتواند ارتباطات مشتریان را عمیق کند، را گسترش دهد.

ـ در یک مدل عضویت، بازاریاب نام تجاری – برند – تشویق به کارگیری برنامههای یکپارچه ارتباطی در مجلات، وب سایت ها، وب بلاگ ها، ایمیلهای خبری، کتابهای الکترونیکی، رویدادهای زنده و سایر انواع رسانه ها، مینماید. هر یک از این برنامه ها، فرصت ترویج نام تجاری – برند – را به تنهایی مهیا میسازند. حال آن که بازاریابان با ترکیب آنها با یکدیگر قادر خواهند بود علاوه بر افزایش اثرگذاری هزینههای خود را نیز کاهش دهند.

ـ جوامع برندی، راه جدیدی را برای یافتن خریداران فعال به بازاریابان ارائه میدهند. با استفاده از این جوامع به عنوان یک شاخص آماری حقیقی (در مقایسه با جنسیت، سن یا درآمد) بازاریابان قادر خواهند بود در برنامههای ارتباطی مالکان برای دستیابی به خریداران فعال در رسانههای سنتی ارزان، مشارکت داشته باشند.

مشتریان به عنوان اعضاء

بازاریابی جامعه برندی بحث جدیدی نمیباشد، به طوری که سالهاست ناشران مجلات و سازمانهای عضو پذیر به آن مشغول میباشند. بویژه مجاری سازمانهایی که در اموری چون شبکههای فروش مجدد، همایش و نشریات و غیره، پیشرو و پیشگام بوده اند. همه اینها برنامههای ساخت یک جامعه در مقیاس صنعتی (B2B) میباشد.

آنچه که در زمینه تکنولوزی اطلاعات جدید است، جمع آوری اطلاعات مهم مشتریان توسط بازاریابان نامهای تجاری مصرفی است که از آنها در جهت ساخت برنامههای ارتباطات بازاریابی حول محور اعضاء استفاده مینمایند.

از تقاطع دو مفهوم جوامع برندی و تکنولوژی اطلاعات این سوال پیش میآید: «اگر بازاریابان برای بدست آوردن اطلاعات مشتریان از طریق رسانهها رقابت میکنند، پس ذات ساخت یک نام تجاری – برند – چیست ؟»

این بیشتر شبیه توسعه مخاطبان تحت پوشش است در حالی که اساس رقابت، توانایی جذب و حفظ اعضای از دست رفته ایست که علایق خود به نام تجاری – برند – محبوب شان را با انتظارات جدید جایگزین خواهند کرد.

در این جا میتوان از تجربه انتشار مجموعههایی که برای ایجاد صمیمیت با مشتری مورد استفاده قرار گرفته است، یاد کرد:

این مطالب برای ارائه خدمات به اعضاء جامعه برندی شکل گرفته و مرتباً اخبار مفید و اطلاع رسان را بدست آنها میرساند و سبب تغییر دیدگاه آن در راستای اهداف نام تجاری – برند – میگردد.

مالکان نامهای تجاری میتوانند:

ـ زمانی را که مصرف کنندگان از یک نام تجاری – برند – لذت میبرند را افزایش دهند.

ـ پیام نام تجاری – برند – را به گونهای مطرح نمایند که مشتریان برداشتهای جدیدی از آن داشته باشند.

ـ کانالهای تحقیقاتی و ارتباطی بوجود بیاورند که در طول زمان علایق اعضاء را ردیابی نمایند.

ـ هزینههای تبلیغات و ترویج را بوسیله برنامههایی که براساس هر یک از آنها ساخته میشود، کاهش دهند.

به عنوان مثال ، برنامه رسانهای یک جامعه برندی میتواند شامل چاپ دورهای یک مجله و توزیع آن میان ۰۰۰ر۱۰۰ تا میلیونها نفر از مشتریان و ناظرین باشد. چنین سطحی از تولید سبب صرفه جویی ناشی از مقیاس تولید میگردد و مهمتر آن که باعث هدایت مشتریان به سوی وب سایتهایی میگردند که در آن جا، بازاریابان میتوانند اطلاع از وقایع و ترفیعات بیشتر، مضامین غنی تر، بحثهای عمومی و خبرنامههای الکترونیکی را در اختیار مشتریان قرار دهند. مخاطبان رسانههای چاپی همچین میتوانند به عنوان یک منبع اطلاعاتی برای پیگیری بازاریابی مستقیم مانند یک آزمون تحقیقاتی که بستری بوسیله تحقیقات پیمایشی و پانلهای مصرف کننده میسنجد، مورد استفاده قرار گیرد.

در این مثال، توزیع رسانههای چاپی، همانند اهرمی برای رسیدن به یکپارچگی رسانهای است که میتواند شامل وب سایت، کتاب الکترونیکی، وقایع زنده، خبرنامههای الکترونیکی، تحقیقات مشتریان و خدمات بازاریابی مستقیم باشد. رسانههای چاپی بخصوص برای فائق آمدن بر محدودیت بازاریابی الکترونیکی در جذب مشتریان جدید بسیار مناسب و مفید میباشند. زمانی که آدرس مشتریان در اختیار هستند میتوان از خبرنامههای الکترونیکی برای استحکام روابط بهره گرفت.

چه باید کرد؟

برای اجرای چنین برنامه هایی در روشهای سنتی بازاریابی مستقیم باید حدود ۵۰ سنت به ازای هر کارت پست شده تا چند دلار برای ارسال بروشور و کاتالوگ هزینه نمود. نمونه سه تکهای پستی (بروشور، پاکت نامه و وسیله ارسال پاسخ) حدود ۲ دلار هزینه دارد. در حالی که نرخ پاسخهای قابل قبول تنها دو درصد میباشد. برعکس، یک مجله ۶۸ صفحهای و یک وب سایت مرتبط قادرند مشتریان را به واکنشهای عمیق تر، ورود آنها به بحثهای محرک و اقدام به خرید وا دارند و در نهایت هزینه کمتری نسبت به روشهای سنتی پست مستقیم که ۹۸ درصد آنها یا مورد غفلت واقع میشوند یا دور انداخته میشوند، خواهد داشت.

در نتیجه میتوان چنین گفت كه بازاریابان باید برای آزاد ساختن تمامی پتانسیلهای موجود در جوامع برندی، روشهایی را در پیش گیرند که سبب افزایش تجربیات ارزشمند مصرف کنندگان گردد.

بدین ترتیب میتوانند توجه آنها را خارج از بحث خرید و استفاده نیز، جلب نمایند. در صورت اجرای دقیق و صحیح این روش ها، رسانه جامعه برندی به واسطه ارسال متون مفید و اطلاع رسانی برای مخاطبان خلق ارزش نموده و توجه مصرف کنندگان را جلب، آنان را به خرید تشویق مینماید.

بازخوردی که از این روش بدست می آید بسیار ارزشمند بوده و کل این سیستم باعث ایجاد وفاداری در تحسین کنندگان، غیر متعهدین و حتی ناظرین میگردد.

 

ادامه مطلب

Trending

پایگاه خبری چاپ و تبلیغات آنلاین